میخاییل شویدکوی نوشت:
شنیدن صدای مردمان در دنیای چندقطبی جدید ضروری است
«در دنیای چندقطبی امروز باید صدای مردمانی که با هم متفاوتند را بشنویم.» این عنوان یادداشتی است که میخاییل شویدکوی، نماینده ویژه رئیس جمهور فدراسیون روسیه در امور همکاریهای فرهنگی بینالمللی، 9 سپتامبر 2025 در آستانه برگزاری «یازدهمین مجمع بینالمللی فرهنگهای متحد» در سنتپترزبورگ در راسیسکایا گازتا منتشر کرد.
در تاریخ یاد شده، هیئت داوران به ریاست والری گرگیف، جایزه بینالمللی صلح لئو تولستوی را به صدر جباروف، شوکت میرضیایف و امامعلی رحمان؛ رؤسای جمهور قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان که در ۳۱ مارس ۲۰۲۵ در شهر خجند تاجیکستان، پیمان نقطه اتصال مرزهای سه کشور را امضا کردند، اهدا نمود.
شویدکوی در این یادداشت نوشت: «این پیمان نه تنها بر مذاکرات تقریباً بیست و سه ساله در مورد تعیین حدود و مرزبندی خط بطلان کشید، بلکه پایان درگیریهای مسلحانه در آسیای مرکزی را از پیش تعیین و مسیرهای توسعه صلحآمیز بین دولتی را ترسیم کرد.» تصادفی نیست که وزارت امور خارجه روسیه پس از امضای این سند، بیانیهای صادر کرد مبنی بر اینکه «توافقنامههای ثبت شده، انگیزه جدیدی برای توسعه حسن همجواری و مشارکت بین سه کشور ایجاد میکند و به تضمین ثبات و امنیت در کل فضای آسیای مرکزی کمک خواهد کرد.»
شویدکوی میافزاید: «پشت این فرمولبندیهای دیپلماتیک، کار دیپلماتها، پرسنل نظامی، افسران اطلاعاتی و بسیاری دیگر نهفته است، اما بدون اراده سیاسی رهبران کشورها، هیچ اتفاقی نمیافتاد. آنها نه تنها باید بین خود به توافق میرسیدند، بلکه باید به شهروندان کشورهایشان توضیح میدادند که این معاهده از اهمیت حیاتی برخوردار و هدف آن آیندهای بدون خونریزی و سازنده است. به همین دلیل است که جایزه صلح لئو تولستوی به سه رئیس جمهور اهدا شد که صفحه جدیدی را در تاریخ کشورهایی گشودند که مدتها روی یک راهحل قهرآمیز برای تشدید درگیریها حساب کرده بودند. معاهده خجند نمونهای از یک مصالحه معقول است که در آن هیچ بازندهای وجود ندارد. هر طرف، با دادن امتیاز، از منافع کشورهای خود و آرمانهای مردمش دفاع کرد.»
او سپس نوشته لئو تولستوی را یادآوری میکند: «من میخواهم که اراده برای صلح، دیگر یک آرزوی بزدلانه برای ملتها نباشد.» و نتیجه میگیرد: «در این مورد، بزدلی جای خود را به یک ضرورت دشوار داد چراکه هر توافقی بازتابی از توانایی گفتگوی منطقی است.»
میخاییل شویدکوی در ادامه شعار سنتی «فهمیدن، بخشیدن است» اشاره کرده و آن را در اینجا ناممکن میداند و تأکید میکند: «میتوانید بدون بخشیدن چیزی، در عین حال که به نظر خودتان پایبند هستید، بفهمید اما فهمیدن به شما این امکان را میدهد که راهی برای رسیدن به یک راهحل سودمند متقابل برای مشکلات پیدا کنید. و این با سطح فرهنگ طرفین گفتگو، با توانایی آنها در درک پیچیده جهان و چالشهایی که ایجاد میکند، مرتبط است. این فرهنگ است که یک فردیت پیچیده را شکل میدهد. آموزش اگر بر پایه فرهنگ، روح زنده هنر، نباشد، تنها در سطح اطلاعات صرف باقی میماند.»
وی در ادامه توانایی فرد را در حل خلاقانه و مؤثر مشکلات در هر حوزه فعالیتی تعیینکننده میداند و به مجمع سالانه فرهنگهای متحد اشاره میکند که یازدهمین دوره متوالی، به رویدادی بسیار مهم در زندگی عمومی بینالمللی تبدیل میشود.
شویدکوی می افزاید: «چالشهای زمانه، این رویداد را بسیار مرتبط میکند و این فقط هماهنگی ساعتها در یک یا چند حوزه فرهنگ یا خلاقیت هنری نیست بلکه این فرصتی است برای تعیین سطح روابط بین جامعه، خواستههای معنوی آن با جهانبینی استادان هنر، جستجوی معانی و آنچه به ویژه مهم مینُماید آن است که این گفتگو نه تنها در زمینههای ملی، بلکه بر روی بستری که نمایندگان دهها کشور را گرد هم میآورد، صورت میگیرد. در دنیای چند قطبی امروز، شنیدن صدای مردمان متفاوت، متعلق به فرهنگهای مستقل، معتقد به ادیان مختلف و زندگی در شرایط اجتماعی- اقتصادی متفاوت ضروری است.»
به نظر میخاییل شویدکوی لازم است گفتگو ایجاد شود و پس از درک و احساس تفاوتهای طبیعی، نقاط مشترک همگرایی، برخی ارزشهای اصیل انسانی که قادر به اتحاد بشریت هستند، پیدا شوند. وی در این رابطه میگوید: «این فرآیند به هیچ وجه آسان نیست بدین معنا که جستجوی ارزشهای مشترک از زمان اکتشافات بزرگ جغرافیایی که در پایان قرن پانزدهم آغاز شد، انجام شده است اما تنها در نیمه دوم قرن بیستم بود که به یک مخرج مشترک، به درک برابری انسانها صرف نظر از نژاد، رنگ پوست، ملیت یا مذهب، رسیدیم.»
نماینده ویژه رئیس جمهور فدراسیون روسیه در امور همکاریهای فرهنگی بینالمللی، جایگاه مجمع فرهنگهای متحد را مکانی ایدهآل برای جستجوی معانی مرتبط با ارزشهای اخلاقی، معنوی، سنتی و در عین حال فضایی برای توافق در مورد پروژههای آینده در انواع و اشکال مختلف هنری میداند و به نظر او؛ پیروی از سنت، تقلید ساده از نمونههای گذشته نیست، بلکه درک آن به عنوان پایهای است که آفرینشهای هنری ناشناخته پیشین میتوانند بر آن بنا شوند.
«بازگشت به فرهنگ - فرصتهای جدید» به عنوان محور اصلی یازدهمین گردهمایی وزرای فرهنگ، معاونان وزرا و نمایندگان ارشد سازمانهای فرهنگی بینالمللی در این رویداد، از دیدگاه شویدکوی، تعادل شکننده بین سنت و تازگی را نشان میدهد.
منبع استفاده شده:
نظر شما